- باج ستاندن
- باج گرفتن باج ستدن
معنی باج ستاندن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کشتن قبض روح کردن
انتقام کسی را از دیگری گرفتن
کنایه از او را کشتن و قبض روح کردن، جان کسی را گرفتن
کسی که باج گیرد آنکه خراج ستاند عشار
باج گیر، باج گیرنده